قسمت هفتم _ کیارش کسرایی

ساخت وبلاگ
سلام بر شما!    همانطور که می‌دانی، این هفته در زنگ نگارش به ویرایش پرداختیم و مواردی را آموختیم. حال، وقتِ تمرین است! متن زیر را بخوان و سپس شروع کن به ویرایشِ آن. آقای انشانژاد اومد تو کلاس رو کرد ب قسمت هفتم _ کیارش کسرایی...ادامه مطلب
ما را در سایت قسمت هفتم _ کیارش کسرایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dastanema203 بازدید : 94 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 6:18

فصل اول: سرآغازکابوس. باز هم کابوس دید. مثل دیشب و شب قبلش. سه شب بود که نمی توانست بخوابد؛ درس مثل هم اتاقی هایش. از همه بیشتر هم دوست صمیمی هم تختی اش که در طبقه پایین تخت او خوابیده بود.البته حق هم قسمت هفتم _ کیارش کسرایی...ادامه مطلب
ما را در سایت قسمت هفتم _ کیارش کسرایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dastanema203 بازدید : 118 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 16:59

(صدای زنگ ساعت کوکی) ایمان جای آرش خوابیده بود مثل همیشه دستش را دراز کرد تا زنگ ساعت را خاموش کند اما یادش آمد که ساعتش آن طرف تخت است خیلی خوابش سنگین بود حرکتی ریز برای رسیدن به ساعت کوکی کرد که به قسمت هفتم _ کیارش کسرایی...ادامه مطلب
ما را در سایت قسمت هفتم _ کیارش کسرایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dastanema203 بازدید : 161 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 16:59

دوباره یک روز خسته کنندهی دیگر شروع شد. ساعت یازده بود و دوباره ایمان برای رسیدن به کلاس هایش دیر کرده بود. او سه زنگ از مدرسه را به خواب دیدن دربارهی مرگ آرش و سایت اینترنتی که دیده بود گذرانده بود. قسمت هفتم _ کیارش کسرایی...ادامه مطلب
ما را در سایت قسمت هفتم _ کیارش کسرایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dastanema203 بازدید : 110 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 16:59

بعد از تولد كادو ها را باز كردنددربين كادو ها كأدوي مشكوكي بود شخصی به نام "لام" ان كادو را فرستاده بود. کادو يك تيشرت استين كوتاه بود که بر روي ان عكس يك خرس بود سر خرس كنده شده بود همراه اون يك خرس قسمت هفتم _ کیارش کسرایی...ادامه مطلب
ما را در سایت قسمت هفتم _ کیارش کسرایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dastanema203 بازدید : 112 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 16:59

پلیس :سوار شو حرف نزن. بعد هم ایمان و افشین را به داخل ماشین پلیس  هل داد . وقتی که ماشین  حرکت کرد ایمان دستش را روی شانه ی افشین گذاشت و گفت: مطمئن باش که هم قاتل آرش را پیدا میکنیم و هم از دست این قسمت هفتم _ کیارش کسرایی...ادامه مطلب
ما را در سایت قسمت هفتم _ کیارش کسرایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dastanema203 بازدید : 131 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 16:59

افشین بین دوراهی مانده بود.یا باید میرفت دنبال ایمان.یا باید می رفت داخل کلبه‌.‌‌‌‌‌‌افشین یاد دیشب توی زندان افتاد.انها با هم پیمان بسته بودن. پیمان بسته بودن که که باهم تا وقتی که قاتل ارش را پیدا ن قسمت هفتم _ کیارش کسرایی...ادامه مطلب
ما را در سایت قسمت هفتم _ کیارش کسرایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dastanema203 بازدید : 93 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 16:59

ایمان:از چی داری حرف میزنی؟ارمین:منم نمی میدونم که اون کلبه ی لعنتی مال کی بود؟ راستش من چند روزی بود که دنبال شما همه جا میام و دقیقا قبل از اینکه شما بخواهید برید توی اون کلبه یک مرد داشت دم در اون قسمت هفتم _ کیارش کسرایی...ادامه مطلب
ما را در سایت قسمت هفتم _ کیارش کسرایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dastanema203 بازدید : 88 تاريخ : يکشنبه 5 اسفند 1397 ساعت: 16:59